مجموعه ای از اندرزهای پدر آی کی دو قسمت اول ( موریهه یوشیبا )
نوشته شده توسط : عارف عابدینی
مجموعه ای از اندرزهای پدر آی کی دو قسمت اول ( موریهه  یوشیبا )


مجموعه ای از اندرزهای پدر آی کی دو ( موریهه یوشیبا )

 

"آموزش های مخفی " مجموعه ای ازکلاسها وکنفرانس های ارائه شده توسط موریهه یوشیبا می باشد . اودر سال 1969 ما راترک گفت . به مناسبت چهلمین سالگرد فوت پایه گذار آی کی دو انتشارات بودو و یودانشا اثری درخصوص آموزس های مخفی استاد چاپ می کنند.آموزش هایی که مختص شاگردان نزدیکش بودبه واسطه این اثرکه متشکل از متون مختلف است . این فرصت به مادست داد تابه جوهر واصل آی کی دو نفوذ کنیم ورموز آن رادریابیم. خلاصه های یک کنفرانس ارائه شده در سال 1959 توسط او سنسی .

درآی کی دو مابرای پیروز شدن به هم ضربه نمی زنیم وباهم نمی جنگیم . ما پیروز می شویم بدون اینکه مبارزه کنیم . این به اصل عدم مقاومت مربوط می شود. این پیروز شدن برخوداست. کسب پیروزی باانجام ماموریت خود در زندگی ، آی کی دو اجراکردن ماساکاتسو آگاتسوکاتسوهایابی است برای پیشروی درمسیر جهانی . شماباید این اصل را اجراکنید وآنقدرآن رابه کارگیرید تا به خوبی درونی وواقعیت ذاتی خودآگاهی یابید. درآی کی دو ماهرگز حمله نمی کنیم . یک حمله فقط ثابت میکند که شما به پیروزی مطمئن نیستید، واین یعنی که شما قبلاً ازنظر روحی شکست خورده اید. درآی کی دو ماهرگز حریف را به صورت غیر طبیعی وغیرمعمول تحت فشار قرارنمی دهیم .ازقدرت کنترل نشده حمله استفاده کنید واین خشونت رابه مهاجم برگردانید ؛ بگذارید او باعملکرد خودش زمین بخورد. متدهای ظریف کی (چی) بدن وفکر رابرای هدایت آن به کارگیرید .هر قدرحمله خشن تر ونابخردانه ترباشد، کنترل نمودن آن آسان تراست.ماپیروز می شویم زیرا ما مبارزه نمی کنیم،این اصل وجوهره آی کی دو است، ارزش بی نهایت ماساکاتسوآگاتسوکاتسوهایابی.

درآی کی دو درمدت اجرا، مابیشتربرروی پیشرفت کی متمرکز می شویم تابرکسب فرم های قراردادی . پیشرفت کی غایت واقعی تمرین است ( شینکن شوبو، یک مبارزه تاحد مرگ). درابتدا درهنرهای رزمی ، مبارزات تصنعی، رقابت های تدوین شده و مبارزات برنامه ریزی شده وجود نداشت. در یک مبارزه واقعی مساله مرگ یا زندگی درمیان است .اینکه بخواهیم دشمن رابه هرقیمتی وبه هرشیوه ای شکست دهیم یک اشتباه بزرگ است .کشتن یک انسان دیگر ، ازبدترین گناهان است.

من تجربه شکست را داشته ام ، درکشور ما از زمان های گذشته همیشه عقیده براین بود که دربالاترین سطح بودو مسئله کشتن یا نابود کردن نباید درمیان باشد. درکشور مابودو همیشه به عنوان راه برترصلح شناخته شده است . بودو درتطهیرفکر وجسم نقش داشته است . پیروی کردن ازدستورات طبیعت درزندگی روزمره وحمایت ازدیگران، اصل ومبنای بودوراتشکیل می دهد.واقعاً جای تاسف است که این همه آدم که طبیعتاً ستیزه جوهستند به این واقعیت پی نبرده اند وترجیح داده اند هنرهای رزمی خودرا تنها باهدف کشتن توسعه ببخشند. گاهی اوقات شاگردانم ازمن می پرسند ( آیا شما هیچ وقت شکست نخورده اید ؟ من جواب می دهم چرا! من هم چند باربه دلیل بی دقتی یاانجام یک حرکت نادرست تجربه شکست را داشته ام .یک روز که بااستادم سوکاکو تاکه دا (استاد دایتوریو درسال 1859-1943 ) مسافرت می کردم ودرحالی که چمدان هایش را حمل می کردم پشت سر او می دویدم ، نزدیک بود به یک پیرزن که ناگهان برسر راه من قرارگرفت برخوردکنم. خیلی سریع خودم را کنار کشیدم . اما از نقطه نظر هنرهای رزمی من بازنده بودم زیرا به اندازه کافی به اطرافم توجه نکرده بودم !

یک باردیگر ، هنگامی که یک کلاس را اداره می کردم ویک حرکت پایه را به یک رزمی کار به اسم تتسومی هوشی که تجربه زیادی درجودو داشت نشان میدادم ، او ناگهان درموقعیتی قرار گرفت که مرا پرتاب کند . من فقط درلحظه آخر توانستم خودرا نجات دهم ، اما این به این دلیل بود که من یک روزنه موقتی در گارد خودم باقی گذاشته بودم وهرگز تصور نمی کردم که اینطور غافلگیر شوم ، به خصوص زمانی که مشغول تدریس بودم.!

یک باردیگر هم درحالی که دریک آکادمی پلیس یک کلاس کار آموزی رااداره می کردم ، یکی از شرکت کنندگان را که سعی می نمود باتمام نیرو دربرابرمن مقاومت کند، زخمی کردم . برای کسانی که طرزفکرشان قدیمی است ، او می توانست ازاین کار یک درس بگیرد ، (اینکه هرگز با یک مربی مقابله نکند) اما من تصمیم جدی گرفتم تا تکنیکم رابهتر کنم برای اینکه کسانی که بامن کار رزمی انجام می دهند ، هرکه می خواهدباشد ، مجروح نشود. زیرا هنگام اجرای آی کی دو هیچ کس نباید جراحت بردارد. یک روز یک سوموکار که در همسایگی ما زندگی می کرد وفردی تنومند بود واندامی درشت داشت مرا به مبارزه فراخواند. در این هنگام اوبایک پارچه ساده کمرش رابسته بود. بدنش آنقدر بوی عرق می داد که من نمی توانستم اوراآنقدرنگه دارم تاازحرکت بازبایستد. اما بالاخره توانستم اورا روی زمین پرت کنم وتحت کنترل درآورم، این تجربه ، تکنیکی را به من آموزش داد که استادان هنرهای رزمی درزمان های گذشته به آن می گفتند (درچنگ گرفتن یک مار ماهی که می لغزد ) همین شکست هابه من کمک کردند تا هنر خودم را بهبود وتوسعه ببخشم.

 

برگرفته از ماهنامه فرهنگی ورزشی رزم آور

( با تشکر فراوان از سردبیر وهیئت تحریریه ماهنامه وزین رزم آور )




:: موضوعات مرتبط: مطالب رزمی , نکات مهم رزمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 221
|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 9 مهر 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: